مقالات

                                               نوربردي ايري: انتخابات نه ، رفراندوم  بله                  

امـروز رژيــم اســلامي ايــران در شـديدتــرين بحـرانهـــاي خود بســر مي بــرد.
بحـران امروز امري ساده براي رهبـران حاکم نمي باشد. زيـرا بحران امــروز فقط سيــاسي نيـست، بلـکه مــذهبي، اقتـصادي، اجتماعي و اخلاقي مي باشـد.
يعـني به شکــل ساده مي تـوانيـم رژيــم در بـحـران همه جانبـه اي دست و پـا مي زند.
از نظــر سيـــاسي بخـش بزرگـي از دستــگاه خود که تا ديروز بال رژيـم حساب ميشد. امروز اين بال به نحوي از پـرواز ايسـتاده اسـت.
از نظــر اقتصادي نيــز مدتـهاست که رژيـم کـلافـه شده و سعــي کــــرده برنامه بلنــد مـدت ارائه دهــد ولـي عــاجز از به اجـرأ در آوردن آ ن بـوده و تلاش نمــوده مشکـلات و بحـراني که هـر روز پـيـــش مي آمـد به همــان ترتيـب هـم رفـع مي کـرد. به زبان ساده رژيـم برنامه خـود را با ثبـات نشان مي دهد.
از نظــر اخــلاقــي هم رژيـم امـروز تا خـرخـره فـاسـد شـده است، ا ز مــافيـاي دولـتي گـرفتـــه تا کوچکـتـرين ادارات هيـــچ کــاري بدون دريــافـت هـزينــه غيـر قانوني انــجام نمي دهند. امروز اين چيـزي نيـست کـه مردم تعجب بکنند، زيـرا امري بسيار عادي وپذيرفتـه شده ميبـاشد.ايـن فسـاد اداري تـوده عـظيم مردم را ا ز رژيم جـدا کرده و اعتـمـاد خـود را بــه هـر دوبـال رژيــم از دست داده انــد، بديـن ترتيـب امــروز طرفداران آقاي خــاتمــي نمي توانستند از هم دردي مردم برخوردار باشند. 
مشکل ديـگر رژيم که امــروز بسيـار روشن شده است مسئـله رهبـري ا ست.
کودتــائي که بعــد ا ز مــرگ امــام در سطـــح روحــانيـت صـورت گــرفـت خــارج از نُـرمهاي شيعــه دوازده امــامي بود يعني اينکه بيايند حجت السلام را لباس آيت الله بپوشـانند بـعـد ايـشــان را رنـگ کـــنند و به روحانــيت به عنـــوان امـام بفـروشند. اين مسئـله باعث آزردگي بسياري از مراجع تقليد و روحانيت بانفــوذ در ايــران قرار گرفت حتي اين مسئله امروز در دنياي مسلمانان شيعه هم طرح مي باشد.
زيــرا آيت الله سيستاني بعـنــوان مرجع تقلــيد شيعـه هــاي جهــان شنــاختـه مي شود و از طــرف ديگر امـام ايــران يک حجت الســلام ميباشد.
اگر امـام مرجعيت سيستـاني را قبـول کنـــد امـامـت خـود زير سؤال ميرود. اگر مرجعيت آقاي سيستاني را قبول نکند به يکي از نرمهاي پـايـه اي و انــضبــاتي شيعه دوازده امامي را زيــر پا گــذاشتــه است. همــه اين تحـولات در رهبـــران مذهبي ايــران بحـران مذهبــي ايجـاد کـرده و رهبــري فـردي امـام را ضـعيـف و ضعيف تر کـرده تا اين حـد که آقــاي مــوسـوي خوئينـي و آقاي نبـوي به راحتي امروز مي توانند از امام انتقاد کنند و او را عامل بحرانهاي کشور قلمداد کنند.
در هر صورت براي جمهوري اسلامي ايران بسيار مشکل خواهد بود از پله هاي همه بحرانها بالا رود و آنها را يکي يکي حل نمايد.
بيــن رهبران ايــران بـراي حـل بحران که خود باعث آن بوده اختــلاف نظــرهـاي پـايه اي وجـود دارد و چيــزي نيست که طــرفــداران آقاي خــاتــمــي بخـواهنــد بحـــران را ماست مالي کنند. زيـرا اختـــلاف آنها از امــامـت خـامنـه اي شــروع ميشود و در چگونـگي تحليل از وضعيت جهاني بعد از جنـگ ســرد و در نهــايت در چگونگي حـل مسـائل اقتصادي ختم ميشود. هواداران خاتمي ميخواهنـدکـه دست نماينــدگان مردم به ميزاني باز باشد تا بتــوانند قوانيني را که در ارتبـــاط مستقيم با زندگي مردم قرار دارد و در مجلس تصويب شده و از ديـوار شــوراي مصلحت رژيم پـرواز نمايـد و از طرف طـرفـداران خـاتمـي از قطــع شــدن رابـطـه مــردم با رژيــم با خبــر هسـتنــد و ايـن فاصـله گيــري مردم از روحانيت، آينــدۀ روحانيت را به خطر مي اندازد.
در همين رابطـه آقاي خاتمي تلاش مي کنـــد با کشـورهاي صنـعــتـي جهـــان ارتباط برقرار کند و خود را با وضعـيت بعــد از جنـــگ سرد تطبيغ دهد. زيــرا آنهـا مي دانند ديگـر نمي شـود به روش سـابـق کـشور را اداره کرد.
روحانيت قـشري به رهبـري رفسنجاني و امام ايشان به طرحهاي آقاي خاتمي و همراهـان ايشــان اعتمــادي ندارد. آنها نگـــران هـستند که طـرحهــاي آقــاي خــاتمي به حـذف امام و شـوراي مصلــحت نظــام مـنجـر شود و در دراز مـدّت رژيم اسـلامي از ديـن سـالاري خـود به مردم سالاري خاتمه يابد.
رفسنجاني و امام او به اين تحليـل اعتقــاد دارند که آمريـکـا در عـراق گـروگـــان ايـران است و هر وقت حاکـمـان ايــران مــصلــحت ديـدنـد مي توانند از مـرزهاي گـستردۀ خـود بر علـيه آمريکائي ها استفـاده کنند و هم مي توانند از نيـروهاي شيعــه خود در عـــراق به عنــوان اهـرم فشار استفــاده نمايــند. از طــرف ديگر رفسنجاني مي داند تا زمانيکه عمليات انتهــاري در عــراق جريان دارد بازسازي عــراق بسيار طولاني و بسيار پيــچيــده و بسيـار دردآور خـواهد بود. دليل آقاي رفسنجــاني مي تواند اين باشــد که هيــچ کـس سرمايه بي زبــان خــود را در کشوري که آينده اش روشن نيست به امـانت بگذارد و هيــچ بانکي يا دولتـــي سرمايه آنها را بيمه نخواهد کرد.
اين تحليــل خيلي ساده به نظــر مي رسد ولي بسيار عميــق ميبـاشد. امــروز مهمتــرين مشکل سرمــايه گذاري در عراق نه تنها جنـگ  چريـکي در آنجاست بلکه شرکتهاي بزرگ بيمه است که شرکتهاي فعال در عراق را بيمه نمي کنند اين از قدرت سرمايه گذاري آنها مي کاهد.
طرف ديگر سکّه دين سالاران آنها عامـل اصلي خرابـي اقتـصــادي و سيــاسي ايران را وجود دو دستگي مي دانند با اين ديدگاه آنها نيروي دگرانديش را تصفيه مي کنـند. در آينــدۀ نزديک خواهيم ديد اگر نيروهـاي طرفدار خـاتمــي خود را با امام هم ساز نکنند آنها از ادارات دولتي نيز تصـــويـه خواهنـد شــد. آنهــا با اين تحليل خود دنبال چند نتيجه هستند:
 
1- حکومت دين سالاري را حفظ کنند.
2- دولتي به ظاهر با ثبات به دنياي خارج ارائه دهند.
3- از عدم موفقيت آمريکا در ايجاد ثبات در عراق حداکثر سوء استفاده را بکنند .
4- آنها براي رفـع بن بست اقتصـادي تلاش خواهـند کرد بخـش بزرگـي از منـابع ملي ايران را به حراج بگـذارند تا بتــوانند با فــروش آنها کاسه خالي دولت را پـر کنند تا بدين طريق درهاي ايران را براي سرمايه گذاري خارجي ها باز کنند.
 
درست است که اروپا و آمريکا در عراق نتوانستـند ثبات ايجاد کنند و اين درست است که سرمايه گذاري در عراق بسيار کُـند پيش مي رود و شرکتهاي بيمه از ترس ضررهاي بزرگ جرأت ريسک پذيري ندارند. ولي اين بدين معني نيست که اروپـا و آمريکا نتوانند به ايــران فشــار آورند. زيرا آنهــا بخـوبـي مي دانند تثـبيـت حاکميت بي نهايت مذهبي و  دين سالاري خطـر بزرگي براي آينــدۀ منـطقـه و اسرائيل مي باشد.  
آقاي رفسنجاني آقاي ظريف را به واشينـگتـن و آقاي روحـاني را روانه اروپـا کرد ولي چيز زيادي گيـر آقاي رفسنجاني نيـامد. زيرا دولتهــاي اروپـائي در رابطــه با برقـراري رابطـه با ايــران بدون خـاتمي و اصلاحات ايشـان بايد از نظر اخلاقي به ملت خود توضيحــات بيشــتري بدهنـد و نسبـت به آيــندۀ منطقـه بارها بايد به تحليــل بنشينـند. فرامـوش نکنيم مثــلـث شرارت فقط شعار نيست يا يک شبه زاده نشده است اين تحليل است که آمريکائي ها سالها روي آن کار کرده اند.
در هر صورت اگر خـامنـه اي و رفسنجاني دارائـي ايران را به حـراج هم بگـذارنـد سالها طـول خواهد کشيد تا اروپا و آمريکا به روحانيت قشـري ايران اعتماد کنند و به ثبات ظاهري آن ايمان بياورند.
من فکر مي کنم اين زماني است که مردم ايران مخصوصا ً دانشجويان و جوانان ايــران که بيـش از نيمي از جمـعـيت ايـران را تشکيــل مي دهند اين تحـميـل را نخواهند داشت.
ما به زودي خواهيم ديد مخالفــان رژيم در داخل چه به عنـوان مردم عادي و چه به عنوان دانشجــويان و جــوانـــان و چه روحــانيــون و چه به شکــل استـــادان دانشــگـــاهي براي خود رهبـرانــي سر هم خواهند کرد. و در مقابل امام و يک دست سازي حکومت دين سالاري با شعار دمکراسي مقاومت خواهند کرد.
اگر سخنراني آقاي دهقــان را در دانشگـاه اميــر کبــير تهران گوش کرده باشيم ايشـان گفتـند؛ ما امروز براي دمکـراسي مبارزه مي کنيم نه براي رفرم دروغين ما انتخابات نمي خواهيم ما رفراندوم مي خواهيم، امروز اين شعار فقط متـعلق به آقاي دهقــان که يکي از مسئـوليـن انجمن اسلامي دانشگاه تهــران نيست بلکــه اين شعـــار ساکت مــردم ايــران است. صداي مردم را ما امــروز از زبــان دانشخويان ميشنويم ولي طولي نخواهد کشيد که اين شعار بصـورت بلنــدتر از زبان مردم در خيابانهاي تهــران، شيـراز، تبـريز و گنــبد خواهيم شنيد.
در اين شرايط حساس وظيفه ما چيست؟
ما هر که و هر کجا که هستيم خود را با تحولات ايران همساز کنيم و شديدا ً از شـرکـت در انتخــابـات بر هذر باشيـم در عوض ما شعــار انتخـابـات را به شعــار رفـرانـدوم تبــديل کنــيم. ما همه به خوبــي آگــاه هستـيم اگر تحولـّي بخواهـد در منطقه صورت گيرد اين تحول در همآهنگ با سـراسـر ايران خواهد بود ما بايد مطمئن باشيم بدون تحول در تهران و تبريز هيچ تحولي در ترکـمن صحـرا صورت نخواهد گرفت. 
مسئله فشار براي دمکراســي و مردم ســـالاري و فشــار دادن براي رفرانــدوم بجـــاي انتخابــات مجلــس مي تواند يک گــام بزرگ براي دمکراسي باشد، زيرا برکنــاري امام باعث خواهد شد که امــام شـوراي نگهبـان و شوراي مصلــحت نظـام خود را کيسه کند.
با اين تحول است که ما مي توانيم منتظر انتخابات واقعـي و مبــارزۀ سيــاسي جدّي براي دست يابي به حقــوق پايمـال شدۀ خود باشيم و بتوانيم احســاس کنيم ما هم به عنوان انسان کوچک رأي ما تأثير در آيندۀ کشور و ترکـمن صحـرا خواهد داشت.  
امروز تنها شعاري که مي تواند همه گير باشد و نيروي مردم را براي شکستــن دين سالاري استفاده شود و مردم را رهبري کند. شعار رفراندوم مي باشد.
با بر کناري امام درهاي دمکراسـي به ميــزاني باز خواهـد شد که در ادامه خود تحولات جدّي را به دنبال خواهد آورد. من با تمامي احتـرامــي که بر کـانـديـداي مجلس هفتم دارم و شخصا ً تعدادي از آنها را مي شناسم و انسانهاي بسيــار شريفي هستند. ولي ما حق نداريم اين موقعيت بزرگ را از دست دهيــم، زيـرا بدون اين تحول وجود مجلس و نمايندگان ترکمن در آن تأثيري در تحولات منطقـه و ايران نخواهد داشت. ايران و ترکمن صحرا به تحولات بسيار جدي تري احتيــاج دارد.
امروز تبديل شعــار انتخابات به رفراندوم از هر چيزي مهمتــر مي باشد. زيرا اين شعار مي تواند گام اوّل و همه گيري براي ملّت ما باشد.
من از همينجا به آن برادرانم يادآور مي شوم اگر ما فقط بخاطر داشتن مسئــله ملي در انتخابـات شــرکت کنيم، هميـن نسخـه را مي توان براي آذربـــايجــــان و بلــوچستــان و کردستــان... و غيره نيز نوشت،  زيــرا همــه آنهـا درگير همين فاجعه اي هستند که ما با آن در گيريم.
دوستاني که فکر مي کنند ملت فارس مشکل ما را ندارند باور داشتـه باشيـــد که ملــّت فـــارس امروز فـقــط به زبــان خودشـــان صحبـت مي کنند و به زبان خود مي نويسند.
آيا تمامي مسئله همين است، مطمعن باشيد جواب نـــه مي باشد. همانقــدر مردم ما را به زانو کشيده اند ملت فارس نيز به زانو نشسته است.
من به آن دوستاني که مسئله فارس و ترکمن را طـرح مي کنند يـادآور شوم در ايران فقط فارسها نيستند که زندگي مي کنند.
اگر بخواهيم از واقعيت فـرار نکنيم ملـّت فــارس در ايــران در اقـليـت قرار دارد. و مسئلــه ديگــري که فرامــوش نکنــيم ملت فــارس را با شاهان و امامان فارس قاطي نکنيم. در نهايت ملت خواهد بود چوب اينگونه تفکرها را خواهد خورد. نـه شاهان يا امامان اين آن ملت.
در اين شـرايط حساس و سر نوشت ساز از خــود جـرأت و نيـک انديشي نشــان دهيم و دستان گرم تمامي ايــرانيـها را که چه آذربــايجــاني و چه بلـوچ و يا چه فـارس را به گرمي بگيريم.
دمکراسي و بهروزي براي ملت ما از دمکراسي و بهروزي تبـريـز و تهـران خواهد گذشت و بر عکس بهروزي و دمکراسي آنها نيز از گنبد خواهد گذشت.
بدون تحليــل رابطه ملتهـــا بدون توجـه به آزادي و مقاومت تهـران و تبـريـز ما به جائي نخواهيم رسيد. همه به خوبي اين ضرب المثل ملتمان را چندين بار تکرار کنيم که مي گويد؛« يه کأنگ چانگي يؤق » اين ضـرب المثل حکـايت از مسائـل بسيار عميقي چون همبستگي و همدردي مي کند.
ما بايد مطمئن باشيم که شــرکت در انتخابات  امروز چيزي جزء لبيــک گفتن به رهبري امام، شوراي نگهبان و شوراي مصلحت نظام رژيم نمي باشد و گامــي به عقب مي باشد. بهتر اين است که هــم زمـان با دانشجـويــان تبريز، تهران و مشهـد شعار انتخابات را به شعار رفـرانـدوم تبديل کنيم. اين تنها شعاري است که همه مي توانيم دور آن حلقـه زنيم و روزنه هاي دمکــراســي را در ايــــران و منطقه باز کنيم

 

       [ بازگشت به صفحه اول ]          [ نسخه قابل چاپ ]        [ اين متن را با ايميل بفرستيد ]

turkmensahra.org