نامه

نامه به سوآبان

 
سوآبان عزيز! ما به عنوان يکي از خوانندگان مقالات و تمامي يادداشتهايتان حرفهايي براي گفتن به شما داريم.من نميدانم که از کجا شروع کنم. قبل از اين که اين نامه را بنويسم تمامي مقالات شما را که در سايت ترکمنصحرا درج شده باز کرده ام و مروري دوباره به آنها داشتم. اين بار که يادداشتها و مقالات شما را ميخوانم يک ديد بازتري نسبت به قبل، و نسبت به شما و مسائلي که در اکثر نوشته هايتان طرح کرده ايد احساس ميکنم. من قبل از اينکه مقالات کوبنده شما را بخوانم فکر نميکردم که در اطرافم آنهم در بين قشر جوان ترکمن چنين استعداد و تفکري و زبان ناطقي خفته باشد. شما در مقالاتتان هميشه يک تلنگري هم به ما قشر دانشجو ميزديد بلکه تکاني به خود بدهيم، البته خودتان بهتر ميدانيد که چه جوابي نيز به شما ميدادند.با دوستانمان هميشه بحثمان سر اينکه سوآبان کيست بي نتيجه ميماند.الان هم بسيار مشتاق هستيم که با شما از نزديک آشنا شويم.البته بسيارند کساني که فکر و ذهنشان دنبال تطبيق نوع گفتار و نوشتارتان با بعضي از مشکوکين به سوآبان بودن هستند که فعلا بي نتيجه مانده است.بقول يکي از دوستام که ميگفت معلوم نيست اين سوآبان کيه؟يهو از کجا پيداش شد؟اين اطلاعات رااز کجا مياره؟چطور ما نميشناسيمش؟چرا به ما دانشجوها در هر مقاله حمله ميکنه؟چرا خودش در جامعه در عمل ايده هاشو مطرح نميکنه؟ و صدها سوال ديگه که ذهن همه ما با اون مشغوله.بعضي از دوستان يه اين نتيجه رسيدن که سوآبان نميتونه يک نفر باشه. ما که هنوز مونديم که اين کلمه سوآبان از کدوم زبان گرفته شده؟ اصلا معنيش چيه؟ ما که هر چه تو لغتنامه هاي ترکي و ترکمني دنبال اين کلمه گشتيم نتونستيم اين کلمه رو پيدا کنيم؟!
                                       
 سوآبان عزيز! در ياهو گروپ دانشجويان ترکمن جند تا ميل بين اعضا و شما رد و بدل شد.ولي باز هم براي ما بي نتيجه بود چونکه اونجا هم از تيغ نوشته هات در امان نبوديم. ولي حداقل فايده اي که براي ما داشت بحثهايي بود که در گروپ با استاد يوسف قوجق ردوبدل نمودي و نتيجه آن  اين بود که استاد قوجق به فکر تهيه ويژه نامه جوانان نشريه ياپراق افتادند.
                                                                                  
سوآبان عزيز! شما در انتهاي مقاله اي که در آن به قضيه راه آهن گرگان - گنبد پرداخته ايد، وعده مقاله ديگري در اين مبحث را داده بوديد؟ گويا يادتان رفته که اين موضوع را ناتمام گذاشته ايد؟ ما مشتاق و منتظر ديدگاه شما درباره اين موضوع که خودتان نيمه تمام گذاشته ايد هستيم!؟
                                               
سوآبان عزيز! در مقاله اقليت سازي اکثريت ساکن در ترکمنصحرا ما دانشجويان را متهم به عدم فعاليت و گريز از مسئوليتهاي قشر خود نموده ايد؟از ما انتقاد کرده بوديد که بدون مشارکت چگونه خواستار تغيير تحول ميباشيم؟چگونه خواستار احقاق حق خود هستيم در حاليکه نسبت به وقايع اطراف خود خاموشيم؟به تمام دانشجويان و جوانان روشنفکر ترکمن پيشنهاد کرده بوديد که آرمانهاي خود را در جامعه اي پويا جستجو کنند. حال ما اين سوال را از شما ميکنيم که چه شد که شما نيز به جرگه ما پيوستيد و ديگر زحمت قلمفرسايي را بخود نميدهيد؟
                                                                                                                       
سوآبان عزيز! در مقاله اي که در آن به بررسي و مرور((يادداشتي بر مشکل ترکمنها))داشتيد وعده پرداختن به خيانتهاي يکي از سياسيون ترکمن در يادداشتهاي آينده تان کرده بوديد، گويا در اين مورد هم يادتان رفته که بنويسيد؟ باز در همان مقاله تان  نويد دادن اطلاعات ارزشمندتان براي فرستادن يک نماينده ترکمن از استان خراسان داده بوديد؟ چه شد که اطلاعاتتان را دريغ نموديد؟                                                                
 
سوآبان عزيز! ما با خواندن يادداشتتان در خصوص استاندار ضد ترکمن و نوشته هاي بعدي پيرو آن که در آن به نقد نوشته يکي ديگر از عزيزان پرداخته بوديد متوجه نشديم که شما درصدد حمايت از مهيمني هستيد يا محکوم کردن آن؟
                                                                                                               
سوآبان عزيز! در انتهاي مقاله تان در مورد اصلاحات و انتصابات در ترکمنصحرا، نوشته ايد که براي ايجاد جامعه اي پويا براي ترکمنها، اختلافها را کنار گذاشته و به دنبال مشترکات خود باشيم! حال اين سوال براي ما ايجاد شده که تمام مباحثي که شما مينويسيد مباحث اختلاف برانگيز است. چرا خودتان به دنبال مشترکاتتان با قشر دانشجو نبوده و درصدد اختلاف اندازي قلم ميزنيد؟                                                             
 
سوآبان عزيز! شما در مقاله اي که در مورد دمکراسي و احزاب و ترکمنصحرا نوشته ايد،ايده هاي بسيار جالبي طرح نموده ايد.گفته ايد که در ايران کنوني چاره ترکمنها يا تسليم است يا تلاش همه جانبه در رسيدن به حقوق اجتمايي و سياسي. و نيز گفته ايد که در ترکمنصحرا جايگاه حزب و سازماني که با تبيين حقوق ملي و مذهبي اين قشر در عرصه هاي سياسي کشور حضور داشته و نماينده واقعي فکري و ايدئولوژيکي مردم ترکمن باشد خالي است. حال ميخواستيم بگوييم که بهتر بود در اين مورد بيشتر قلمفرسايي ميکرديد و توضيحات بيشتري در خصوص راهکارهايتان در اين مورد ميگفتيد. ما که مشتاقانه در لابلاي نوشته هايتان دنبال کرديم چيزي عايدمان نشد.اما صلابت گفتارتان ما را مجذوب و تحت تاثير قرار داد. ما خودمان جزو فعالين قشر دانشجوي ترکمن هستيم و با خواندن مقالات شما به اين نتيجه رسيديم که ما جوانان ترکمن هنوزدر شناخت همديگر عاجز مانده ايم.                                                                                                     
سوآبان عزيز! با مطالعه يادداشتهايتان در خصوص انتخابات مجلس هفتم و ترکمنصحرا به اين نتيجه وافر رسيديم که شما استعداد خاصي در شناسايي نقاط ضعف جريانات سياسي و انتخاباتي داريد. شما بهتر ميدانيد که فعاليت قشر جوان و دانشجو در عرصه انتخابات و سياست با چالشهايي روبرو ميباشد، که ميدانيم شما بهتر از ما به آن آگاهيد.بهتر بود به اين مقوله و علل سياست گريزي جوانان و دانشجويان ترکمن را نيز بررسي ميکرديد. يک انتقادي که به شما داريم زبان تند و لحن گزنده شما ميباشد که ما را ناگزير از تحليل يا نوشتن مقالاتي پيرامون نظرياتتان ميکند.در زمان نوشتن هيچ کس از تيغ نوشتهايتان در امان نميماند. ولي انصافا تمام گفته هايتان بر پايه منطق و استدلال بوده و بهمين خاطر جواب همه به آن سکوت و تامل ميباشد.               
 
سوآبان عزيز! تحليلتان در خصوص انتخابات ترکمنصحرا درست از آب درآمد. هماکنون داشتن سه نماينده ترکمن در مجلس قطعي و در خصوص فرستادن چهارمين نماينده ترکمن از حوزه گرگان ما منتظر تحليل و نظرات سازنده شما هستيم. شما که از قديميترين مساجد و حوزه هاي ديني آق قلا تا دورافتاده ترين تپه باستاني در دورافتاده ترين روستاهاي آق قلا توانستيد براي اولين بار در اين حيطه قلم بزنيد و اطلاعات کافي نيز در اين زمينه داريد و بهتر از هر آق قلايي به محيط و مشکلات آن واقفيد بهتر است که حول و حوش  راهکارهاي قطعيت بخشيدن به انتخاب چهارمين نماينده ترکمن از حوزه گرگان نيز قلمفرسايي کنيد.                              
 
سوآبان عزيز! حرف براي گفتن زياد است. ولي وقتي نوشته هايتان را ميخوانيم به شما که از قشر جوان ترکمن هستيد افتخار ميکنيم و يقين ميدانيم که بسياري از فعالين و پيشکسوتان در حيطه قلم و سياست به سرمايه هاي فکري جوان که به اين درجه فکري رسيده اند که با قدرت و صلابت تمام به بيان ديدگاه و نظريات خود ميپردازد بيتفاوت نخواهد بود و افتخار خواهد کرد. نظريات و ديدگاههاي فونوکسيوناليستي شما باعث پويايي و رشد جامعه ترکمنهاي ايران و بخصوص جوانان ترکمن ميباشد.هرچند نتوانستم در خصوص تمام مقالات و نوشته هايتان نقدي بنويسيم اما هميشه اين جمله شما که در ياهو گروپ دانشجويان ترکمن  در جواب به يکي از دوستان نوشته ايد که (انتقاد به من نيرو و انگيزه ميدهد) در ذهنم هست و اميدواريم که همه ما نيز روزي به اين ديدگاه برسيم.جاي خاليتان در مطالب سايتريا، ما را بر آن داشت که اين مطالب را بنويسيم و اميدواريم که ما را از نظرات و حرفهاي ناگفته زيادي که داريد بي نصيب نگذاريد. ( هر چند به انتقادات شما نسبت به ما دانشجويان ترکمن  ديگر داشتيم عادت ميکرديم.)                                                                       
 
با تشکر فراوان و آرزوي موفقيت و کاميابي
چند تن از خوانندگان و مخاطبين مطالب شما
E.mail: issmayl@yahoo.com
 
[ بازگشت به صفحه اول ]  [ نسخه قابل چاپ ]  [ اين متن را با ايميل بفرستيد ]

turkmensahra.org