گزارش
گزارش سازمان نظارت بر حقوق بشر درباره 'اعمال شکنجه' در ايران
سازمان نظارت بر حقوق بشر که مقر آن در نيويورک است، گزارش مفصلي در زمينه وضعيت نامناسب حقوق بشر در جمهوري اسلامي ايران منتشر کرده است. عنوان "مانند مردگان در تابوت ها: شکنجه، حبس و سرکوب مخالفان در ايران" براي گزارش ۷۳ صفحه اي سازمان نظارت بر حقوق بشر انتخاب شده است.

نويسندگان گزارش، خود آن را نخستين گزارش جامع از سال ۲۰۰۰ تاکنون خوانده اند؛ دوره اي که به زعم نويسندگان، طي آن سرکوب توسط دستگاه حاکمه جمهوري اسلامي در جريان بوده است.
گزارش سازمان نظارت بر حقوق بشر که مستند به شواهدي است که تنظيم کنندگان گزارش جمع آوري کرده اند، به "سوء رفتار سيستماتيک" با بازداشت شدگان سياسي از جمله بازداشت هاي بدون مجوز (خودسرانه)، بازداشت بدون محاکمه، شکنجه به منظور اخذ اعتراف، حبس طولاني مدت انفرادي و سوء رفتار رواني و جسماني اختصاص دارد.
گزارش سازمان نظارت بر حقوق بشر در بخش مربوط به نحوه برخورد حکومت جمهوري اسلامي با مطبوعات و روزنامه نگاران تاکيد دارد که ظرف چهار سال گذشته تا ماه ژوئن 2004 تقريبا تمامي روزنامه هاي مستقل به دستور حکومت ايران بسته شده اند.
به زعم گزارشگران سازمان نظارت بر حقوق بشر، چندين تن از روزنامه نگاران و نويسندگان ايراني بخاطر شرايط نامناسب موجود، به خارج از اين کشور گريخته اند و شمار زيادي از نويسندگان و فعالان برجسته به پشت ميله هاي زندان افتاده اند.
ماشاء الله شمس الواعظين که خود مدير مسئول چهار روزنامه توقيف شده است و سخنگوي انجمن دفاع از آزادي مطبوعات و نايب رييس انجمن صنفي روزنامه نگاران ايران هم هست، درباره وضعيت مطبوعات ايران، نگاه کلي حاکم بر گزارش سازمان نظارت بر حقوق بشر را که اوضاع را نا مناسب توصيف کرده تاييد مي کند.
به گفته وي انجمن دفاع از آزادي مطبوعات در سال جاري گزارشي از وضعيت مطبوعات ايران در سال گذشته تهيه کرده است.
آقاي شمس الواعظين در مورد يافته هاي اين گزارش مي گويد: "طي يکسال گذشته فقط حدود بيست و هشت مورد بازداشت هاي موقت و طولاني مدت روزنامه نگاران وجود داشته که شامل نشريات دانشجويي هم مي شود. سال گذشته يک قتل هم رخ داد. زهرا کاظمي خبرنگار ايراني الاصل کانادايي در زندان اوين به قتل رسيد و دادستان تهران (سعيد مرتضوي) يکي از مسئولان و متهمان پرونده ايشان بود اما هرگز به اين پرونده رسيدگي نشده است."
درباره روند برخورد با مطبوعات ايران توسط حکومت جمهوري اسلامي و اينکه آيا گزارش سازمان نظارت بر حقوق بشر در مورد تعطيلي روزنامه ها و جلاي وطن روزنامه نگاران درست است يا خير، سخنگوي انجمن دفاع از آزادي مطبوعات مي گويد: "طي شش سال اخير حدود ۱۲۰ روزنامه، هفته نامه و ماهنامه توقيف و تعطيل شده است. حدود پنج هزار روزنامه نگار از کار بي کار شده اند. پاره اي تن به مهاجرت دادند. پاره اي از اين روزنامه نگاران در نتيجه فشارها، سرکوب ها و محدوديت ها شغل خود را عوض کردند. پاره اي ديگر ترجيح دادند به خود سانسوري در زير فشارهاي موجود تن در دهند تا به معيشت خود و خانواده اشان آسيبي نرسانند. اين وضعيت نشان مي دهد که (در جمهوري اسلامي) پسرفت هاي زيادي در زمينه حقوق بشر، آزادي بيان و گردش آزاد اطلاعات به وقوع پيوسته است."
در گزارش سازمان نظارت بر حقوق بشر آمده است "در حالي که توقيف روزنامه ها در ايران از پوشش رسانه اي گسترده اي برخوردار بوده است؛ اما درباره سوء رفتارها و شکنجه زندان نشينان روزنامه نگار، روشنفکران و ساير منتقدين به جمهوري اسلامي مطالب ناگفته زيادي باقي مانده است."
آنچه درباره اين قبيل زندانيان حائز اهميت است تعداد زياد روزنامه نگاران و فعالاني است که مدتي را در پشت ميله هاي زندان اوين در تهران و يا در زندان ساير استانها محبوس شده و مي شوند.
عمادالدين باقي، عضو انجمن دفاع از آزادي مطبوعات و رييس انجمن دفاع از حقوق زندانيان در رابطه با تعداد اين قبيل زندانيان مي گويد بر اساس برآوردي که وي در اختيار دارد، تقريبا پنجاه و پنج نفر از فعالان سياسي، روشنفکران و منتقدين در زندان هستند که حدود بيست تن از آنان داراي پيشينه روزنامه نگاري هستند.
در گزارش سازمان نظارت بر حقوق بشر آمده است که فعالان دانشجويي در ايران از ناحيه دستگاه حاکم چنان تحت فشار و مورد ارعاب قرار داده مي شوند که فعاليت هاي مسالمت جويانه سياسي خود را کنار بگذارند. اين گزارش تاکيد مي کند که از حبس هاي طولاني انفرادي به عنوان اهرمي براي شکستن اراده زنداني و اخذ اعتراف اجباري استفاده مي شود.
در همين حال، عماد الدين باقي در مورد فرستادن زندانيان به سلول هاي انفرادي مي گويد: "استفاده از سلول انفرادي دقيقا يک روش آگاهانه و هدفدار براي به زانو در آوردن افراد است؛ يعني (با اين روش) افراد را در اين شرايط دچار فلج ذهني و رواني مي کنند."
آقاي باقي که خود مدتي نسبتا طولاني به جرم نوشتن مقاله اي در يک روزنامه در زندان بسر برده است، براي ارائه تصويري روشنتر از اثرات عميق زندان انفرادي از مشاهدات خود در زندان اوين مثالي مي زند. اين مثال به يک زنداني مربوط مي شود که در سلول انفرادي بوده و تنها براي بازجويي ظاهرا توأم با شکنجه از سلول بيرون آورده مي شده است. اين زنداني پس از خروج از انفرادي به آقاي باقي گفته است بهترين زمان براي وي زماني بود که او را براي کتک زدن از سلول خارج مي کردند!
رييس انجمن دفاع از حقوق زندانيان در ايران چنين نتيجه مي گيرد: "بنظرم استفاده از اين روشها بدتراز روشهاي فيزيکي (يا جسمي) است."
براساس گزارش سازمان نظارت بر حقوق بشر شماري از زندانيان سابق به اين سازمان گفته اند که براي هفته هاي متمادي بدون تماس با هيچ کسي در سلول انفرادي بسر برده اند.
ماشاء الله شمس الواعظين که خود حدود دو سال در زندان بوده در تاييد اعمال حبس هاي انفرادي بدون تماس، از تجربه خود شاهد مي آورد و مي گويد: "زندان انفرادي اول من ۲۴ روز بود که درب سلول را باز نکردند و غذا را از پايين درب و از طريق دريچه مخصوص بدرون سلول هدايت مي کردند."
با اين وجود سخنگوي انجمن دفاع از آزادي مطبوعات مي گويد از شکنجه جسمي در مورد روزنامه نگاران استفاده نمي شود.
به گفته آقاي شمس الواعظين وقتي در ايران از شکنجه صحبت مي شود، معمولا منظور استفاده از روشهايي مثل شلاق زدن، آپولو يا آويزان کردن از پنکه (سقفي) است. آقاي شمس الواعظين در اين رابطه با تاکيد بيان مي کند که از اين روشها در برخورد با زندانيان روزنامه نگار استفاده نمي شود.
در گزارش سازمان نظارت بر حقوق بشر آمده است که با دانشجويان متعددي صحبت شده و آنان، مورد شکنجه جسمي قرار گرفتن توسط نيروهاي لباس شخصي و ماموران سرويسهاي اطلاعاتي را مورد تاکيد قرار داده اند. اين گزارش با استناد به گفته هاي اين دانشجويان ادعاهايي را نقل مي کند.
در گزارش سازمان نظارت بر حقوق بشر از قول دانشجويي به نام "حسين ت" آمده که در حياط زندان اوين، جايي که اعدام ها انجام مي شود، دو بار مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود. براساس ادعاي اين فرد، در مرتبه اول، وي را در حالي که از پاهايش آويزان و کيسه اي روي سرش کشيده و بسته بودند، به مدت نيم ساعت زير لگد قرار دادند تا جايي که چانه او مي شکافد و دچار خونريزي مي شود. اين فرد ظاهرا در مرتبه دوم از دستهايش آويزان شده و در اثر ضربات شديد باتوم استخوانهاي دستهايش مي شکند و از هوش مي رود.
  
بي بي سي - محمد اميني
 07 ژوئن 2004

 
[ بازگشت به صفحه اول ]  [ نسخه قابل چاپ ]  [ اين متن را با ايميل بفرستيد ]

turkmensahra.org