مقاله

ساناز م. تهران: شکست پان روحانيسم ، گسست پان آريانيسم

  
نگاهي به تاريخ رسمي مدارس و حتي کتب دانشگاهي بيندازيد همه تعابير پان آريانيستي دوران پهلوي اکنون نيز استفاده مي شود و حتي در برخي موارد شدت آن نيز افزايش يافته است. از سوي ديگر بنظر مي رسد تلاشهاي پان آريانيستي در قلب نوعي نئوفاشيسم تغيير شکل داده به سنتز ميان پان روحانيسم و پان آريانيسم رسيده است!
مگر همين جريان نيستند که کوروش را ذوالقرنين خطاب مي کنند و يا در قرآن و نهج البلاغه و فقه دنبال کلمات پارسي مي گردند?!
يا مگر همين حزب اللهي هاي اداره ارشاد نيستند که مانع از نشر کتاب ساسانيان مورخ دگر انديشي به اسم ناصر پور پيرار در وزارت ارشاد شده اند !?
از مشاوره هاي اعضاي جبهه ملي و يا چهره هاي بشدت پان آريانيست ديگر با وزراي آموزش و پرورش، آموزش عالي، ارشاد ، اطلاعات، خارجه و...نبايد غافل شد!
ايا افتتاح هتلي بين المللي به اسم داريوش را در جزيره کيش توسط رييس جمهور فراموش کرده ايد يا اينکه تلاش حيرت انگيز اقاي حداد عادل رييس فرهنگستان زبان فارسي و عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي (و احتمالا بزودي رييس مجلس آينده) را در ممانعت از اجراي اصول 15 و 19 قانون اساسي جمهوري اسلامي را از ياد برده ايد?!
مگر نشنيده ايد که آقاي خامنه اي رهبر کشور کثير الملله ايران پيوسته از زبان پارسي بعنوان شجره طيبه نام مي برد و در برنامه چهارم توسعه نيز به شدت به دولت توصيه کرده است که در ترويج داخلي و خارجي اين زبان بکوشند?!
يا آقاي خاتمي رييس جمهور محترم ، زبان فارسي را  تنها رمز هويت ملي ايران مي داند و بدون نام بردن از زبانهاي ديگر پيوسته از غناي شگفت انگيز ان صحبت مي کند!
 
حيرتهاي تبليغاتي، عبرتهاي انتخاباتي
 
از مهرماه گذشته صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران دورخيز حيرت انگيزي را براي تشويق مردم جهت حضور بر سر صندوقهاي راي برداشته بود. در واقع تمام کانالهاي تلويزيوني و نيز راديوئي در تلاش بودند تا به هر نحو ممکن در برخي از برنامه هاي خود جاي پايي براي انتخابات باز کنند.
اما يکي از مهمترين نشانه هاي اين قبيل  تلاش ها، پخش طيفي ازگفتگوها و سرودهاي پان آريانيستي بود که در دهه فجر و بخصوص در هفته انتخابات به اوج خود رسيد. در اين سلسله برنامه ها ، نمايندگان هر دو صنف روحاني و آريائي دوش به دوش هم در تلاش بودند تا مردم را براي شرکت در انتخابات تحريک کنند.
اغراق آميز نيست اگر بگوييم اين گفتگوها و سرودها در قالب برنامه هاي متنوع  و کليپهاي تلويزيوني مختلف ، هزاران بار طي مدت ياد شده از تمام شبکه هاي داخلي و خارجي درگير با انتخابات پخش شد. انواع و دفعات انتشار اين سرودها به حدي زياد شد که به نظر مي رسيد صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران در تغيير رويه اي حيرت انگيز قصد دارد در مدت کوتاهي جبران تمام مافات خود را طي 25 سال گذشته کند!
در کليپهايي که منتشر شد همراه با تصاوير ارزشي جناح راست، مجموعه متنوعي از تصاوير تخت جمشيد، فردوسي، پاسارگاد و ... نيز گنجانده شده بود. حتي کار بجايي رسيد که يکي از کليپهاي داريوش را در قالبي جديد و با اجراي فردي ديگر پخش کردند. ترکيباتي چون: ايران اي ميهن آريايي، خليج تا ابد فارس و ... بارها و بارها از رسانه هاي ديداري و شنيداري ديده و شنيده شد.
تکيه اصلي صدا و سيما بر روي سرود اي ايران بود، بنحويکه روز انتخابات خبرنگاران اين سازمان با برخي از چهره هاي شناخته شده موسيقي، ادبيات و تاريخ مصاحبه هايي در مورد چگونگي توليد اين سرود ترتيب دادند. سرود ای ایران طی هفته انتخابات بقدری زیاد نشر شد که سرود رسمی جمهوری اسلامی یعنی سرزد از افق مهر خاوران در برابر آن به تمامی رنگ باخت.
بي شک مهمترين قصد مديران صدا وسيما از اين اقدامات ، تخميرذهني مردم جهت حضور در پاي صندوقهاي راي بود!
بعبارتي ديگر آنان بر اين پندار بودند که با پخش اين سرودهاي پان آريانيستي، عرق ميهن پرستي ملت تحريک شده و آنان به رغم جو بسيار غير دموکراتيک انتخابات در پاي صندوهاي راي حاضر خواهند شد. حتي شگفت انگيز ترين موضوع اين بود که بلافاصله پس از اتمام تصاوير زنده راي دادن آقاي خامنه اي در حسينيه امام خميني از شبکه يک، برخلاف موارد مشابه که موسيقيهاي فيلم محمد رسول الله و يا  سريال امام علي پخش مي شد سرود اي ايران با صداي بنان همراه با همخواني زنان منتشر گرديد!!!
از طرف ديگر فقط شبکه هاي صدا و سيما نبودند که طي شش ماه گذشته شباهتهاي حيرت انگيزي در برنامه هاي خود با تلويزيونهاي شوونيست لس انجلس پيدا کرده بودند، بلکه تعداد معدودي از کانديداها و حتي برخي از ائتلافهاي فعال جناح راست و چپ نيز تراکتها، بروشورها و پلاتهاي کوچک و بزرگي از تصاوير تلفيق شده تخت جمشيد و برج آزادي را در اماکن مختلف نصب کرده بودند. گويي اين قبيل افراد و تشکلها نيز به اين پندار رسيده بودند که مردم با ديدن اين عکسها و پلاتها از آنها حمايت خواهند کرد. جالب اينکه يکي از اين کانديداها بنام سيد ... خود را در پوستر تبليغاتيش نواده کوروش کبير معرفي کرده بود!
هيچکدام از اين شگردها و البته ترفندها موفق به جلب نظر مردم جهت شرکت در انتخابات مجلس هفتم و همچنين ريخته شدن راي به حساب کانديداهاي طيف پان آريانيست نشد. اکثريت ملت در خانه ماندند. بخش بزرگي راي باطله در صندوقها ريختند و به همين دليل لايه بسيار نازکي از مردم که درانتخابات شورا ها به جناح راست راي داده بودند اينبار نيز همانند انتخابات شوراها به پاي صندوقهاي راي رفتند و آراء از قبل آماده شده منتصبين شوراي نگهبان را در کمال اطمينان در صندوقهاي راي واريز نمودند.
در چنين شرايطي از يک طرف سطح مشارکت به پايينترين حد خود طي ادوار انتخابات پارلماني کشور رسيد و از سوي ديگر همه نامزدهاي طيف پان آريانيست نيز با کسب آراء بسيار کمتري از جناح راست از صحنه انتخابات و يا بهتر بگوييم فرداي سياست کشور حذف شدند. در واقع در دوم اسفند ماه سال 1382 ، طي انتخابات مجلس هفتم گروههاي پان آريانيست همانند 9 اسفند سال 1382، طي انتخابات دوم شوراها به تمامي حذف شدند و حتي طيفي از پان آريانيستهايي که خود را ملي مذهبي نيز مي خوانند آراء بمراتب ناچيزي را کسب کردند.
اما حقيقت اين شکستها چيست?  
مردم از تمامي اين قبيل برنامه ها و سرودهاي پان آريانيستي خسته شده اند.
درواقع پان آريانيستها به رغم تبليغات حيرت انگيزي که در خصوص محبوبيت سرود اي ايران مي کنند بخوبي مي دانند که بين اکثريت مطلق دانشجويان و دانشگاهيان ما، اين سرود هرگز ملاک هويت و ايرانيت نبوده و نيست. در واقع اگر چه سرود مذکور از موسيقي مهيجي برخوردار است اما واجد محتواي بسيار پاييني است. بعبارتي ديگر اين سرود که پي در پي از فدا شدن جان ايرانيان براي خاک پاک ايران صحبت مي کند از نظر اهل فن تداعي کننده خاک پرستي محض و يا درستتر بگوييم، اسفل انواع ناسيوناليسم افراطي ميباشد.
کمبودهاي حيرت انگيز اين سرود عبارتند از:
در اين سرود از درخشانترين سمبلهاي ملي ايرانيان هيچ حرفي نيست!
نامي از پرچم که برترين نشانه حيات و سرافرازي و قدرت يک ملت است برده نمي شود!
از تاريخ خيره کننده کشور و از قدمت ده هزار ساله وطن حرفي بميان نمي آيد!
از اقوام و ملل ايران هيچ اسمي نيست. گويي ايران سنگ و کوه و در و گوهر است و بس!
اديان و مذاهب کشور فراموش شده اند!
مفاهيم متعالي و مقدسي چون عدالت، آزادي، استقلال، مساوات و ... در اين سرود وجود ندارند!
اين سرود فراموشخانه قهرمانان اسطوره اي و تاريخي ملت است!
اساسا هيچ تعريفي را براي مفهوم ملت ايران ارائه نمي دهد!
جاي نام ايالات اصلي تشکيل دهنده ايران کاملا خالي است!
از اسامي سمبليک جغرافيايي چون کوهها، درياها و نيز رودخانه ها هيچ اسمي برده نمي شود!
حتي از يک حماسه ملي نيز نام نمي برد!
بازگو کننده هيچ هدف والائي از مبارزه در راه وطن نيست!
سرود اي ايران در مقابل اين همه کمبود از انحرافات بارزي نيز برخوردار است:
 
      اي ايران اي مرز پر گهر                   اي خاکت سرچشمه هنر!
 
خاک حتي بصورت مجازي نيز سرچشمه هنر نيست. اين ملت ، کشور و يا دست کم سرزمين است که مي توانند  منشا هنر تلقي شوند!
 
 دشمن ار تو سنگ خاره اي من آهنم           جان من فداي خاک پاک ميهنم!
 
مصرع نخست نشان دهنده استحکام اراده مدافع وطن است. اما در مصرع دوم ناگهان معنا دچار شيب شديد مي شود. در ايران خاک پاک و ناپاک وجود ندارد. اساسا در خارج از ايران نيز اين مقروض غلط است. بحث خاک پاک يک موضوع مزديسني است. ضمن اينکه مرگ براي حفظ مثلا يک مشت از خاک «ايران» به ماهو خاک ، مرگي ابلهانه است. در حاليکه مرگ براي حفظ يک وجب از سرزمين ايران در قبال متجاوزان امري تحسين برانگيز است. اما همين نوع مردن نيز به تنهايي کافي نيست چراکه صرف قبول مرگ در راه صيانت از سرزمين ايران مي تواند بدون لحاظ شدن جانفشاني در راه « ايراني» تبديل به قتل عام ملت ايران شود. در واقع در سرود اي ايران ، ايران منهاي ايراني است و اين تعريف يکي از بارزترين نشانه هاي شوونيسم است.
 
در را ه تو کي ارزشي دارد اين جان ما                 پاينده باد خاک ايران ما!
 
معناي اين بيت نيز بسيار خطرناک و نگران کننده است. اگر چه مصرع نخست ان مثبت و زيبا است اما مصرع دوم ان مبطل معني با ارزش مصرع نخست است. چراکه مصرع دوم پاينده باد ملت ايران و يا حتي ايران نمي گويد . وقتي هدف نهايي پاينده بودن خاک ايران باشد براي رسيدن به آن مي توان از ملت ايران عبور کرد. امري که در طول تاريخ هشتاد سال گذشته بدفعات در نسل کشي هاي خونين حکام شاهد آن بوده ايم!
 
             سنگ کوهت در و گوهر است                خاک دشتت بهتر از زر است!
 
سراينده شعر باز به شدت بر روي خاک و اجسام حاصل از آن توقف کرده است. اين توقف به معني شدت توجه وي به بخش کوچکي از اولين مفهوم از چهار مفهوم سرزمين، جمعيت، حاکميت و استقلال است. اين موارد عناصر چهارگانه اي هستند که براي تشکيل يک کشور ضرورت دارند. از طرفي ديگر در اين بيت خاک به معني سرزمين نيست بلکه فقط يکي از فاکتورهاي فيزيکي تشکيل دهنده يک سرزمين همراه با عناصر بسيار متعدد ديگر مي باشد.
در این سرود 5 بار کلمه خاک و دو بار کلمه گل استفاده شده است!
در مابقی ابیات نیز بنوعی از مهر و محبت خواننده نسبت به خاک سرزمینش صحبت می شود!
اما آنچه که اين سرود را تا حدي مورد توجه قرارداده ابدا شعر مرحوم گلگلاب نيست. در واقع  اين صداي زيباي استاد بنان و آهنگ دلنيشن استاد روح الله خالقي است که محتواي بسيار شکننده و کم عمق اين سرود را از نظرها دور نگه داشته است!
اکنون ناگفته مشخص است که چرا بسياري از جوانان کشور در اجتماعات اعتراض آميز خود مايل به خواندن سرود زيبا و با معناي يار دبستاني من هستند. حتي آنهايي که بعضا سرود اي ايران را مي خوانند تنها دو بيت اول آنرا بصورت پراکنده زمزمه مي کنند و ديگر تمام!
واقعيت ان است که خوانندگان اين سرود نيز حتي انرا تا به آخر حفظ نيستند و بعد از دو سه بيت اول مجددا عقب گرد مي کنند!
بررسي انقلاب بزرگ سال 57 عليه استبداد پهلوي نشان دهنده آن است که سرود اي ايران اي مرز پر گهر در شرايطي که سراسر ايران وارد فاز مبارزه جانفشانانه براي تحقق آرمانهاي ملي خود شده بود مورد بي اعتنايي وسيع و کامل قرار گرفت و درمقابل سرود «جاويدان ايران عزيز ما» و يا ديگر سرودهاي مبارزاتي قلبهاي ملت را تسخير کرد. طبعا به همين دليل است که به رغم اينکه هزاران بار شاهد پخش سرود اي ايران از صدا و سيما بوديم کمتر ايراني اي حاضر به  شرکت در نمايش انتصابات دوم اسفند شد.
اما ممکن است برخي بگويند ، چون سرود اي ايران بصورت مزورانه اي از صدا و سيما پخش شد لذا مردم حيله آنها را در يافتند و در انتخابات شرکت نکردند!
در جواب بايد بگوئيم که اساسا با توجه به اينکه اين رژيم  همانند رژيم گذشته به حد کافي از خصلت پان آريانيستي برخوردار است لذا فرض بي اعتقادي آنان به پان آريانيسم و مظاهر آن اصلا صحيح نيست. با نگاهي کنجکاوانه به  مهمانان برنامه هاي تاريخي، ادبي و فرهنگي شبکه هاي صدا و سيما، براحتي مي توان چهره هايي را تشخيص داد که به شدت پان آريانيست و شوونيست بوده و با راحتي تمام، حتي اسوده خيالتر از دوران پهلوي، از مظاهر پان آريانيسم دفاع مي کنند. تنها تفاوت در اين است که رژيم جمهوري اسلامي لعابي از مذهب بر روي ديدگاههاي پان آريانيستي خود کشيده است، در حاليکه رژيم پهلوي با صراحت تمام خود را آريامهر مي ناميد و به کوروش توصيه مي کرد که اسوده بخوابد زيرا او نگهبان جامعه آريايي امروز است!
 تصميم گيرندگان رژيم جمهوري اسلامي و به ويژه فعالين جناح چپ، دقيقا به هنگام تصميم گيريهاي فرهنگي و ارايه  تحليل هاي تاريخي، از يک رويکرد پان آريانيستي حيرت انگيزي برخوردار هستند.
نگاهي به تاريخ رسمي مدارس و حتي کتب دانشگاهي بيندازيد همه تعابير پان آريانيستي دوران پهلوي اکنون نيز استفاده مي شود و حتي در برخي موارد شدت آن نيز افزايش يافته است. از سوي ديگر بنظر مي رسد تلاشهاي پان آريانيستي در قلب نوعي نئوفاشيسم تغيير شکل داده به سنتز ميان پان روحانيسم و پان آريانيسم رسيده است!
مگر همين جريان نيستند که کوروش را ذوالقرنين خطاب مي کنند و يا در قرآن و نهج البلاغه و فقه دنبال کلمات پارسي مي گردند?!
يا مگر همين حزب اللهي هاي اداره ارشاد نيستند که مانع از نشر کتاب ساسانيان مورخ دگر انديشي به اسم ناصر پور پيرار در وزارت ارشاد شده اند !?
از مشاوره هاي اعضاي جبهه ملي و يا چهره هاي بشدت پان آريانيست ديگر با وزراي آموزش و پرورش، آموزش عالي، ارشاد ، اطلاعات، خارجه و...نبايد غافل شد!
ايا افتتاح هتلي بين المللي به اسم داريوش را در جزيره کيش توسط رييس جمهور فراموش کرده ايد يا اينکه تلاش حيرت انگيز اقاي حداد عادل رييس فرهنگستان زبان فارسي و عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي (و احتمالا بزودي رييس مجلس آينده) را در ممانعت از اجراي اصول 15 و 19 قانون اساسي جمهوري اسلامي را از ياد برده ايد?!
مگر نشنيده ايد که آقاي خامنه اي رهبر کشور کثير الملله ايران پيوسته از زبان پارسي بعنوان شجره طيبه نام مي برد و در برنامه چهارم توسعه نيز به شدت به دولت توصيه کرده است که در ترويج داخلي و خارجي اين زبان بکوشند?!
يا آقاي خاتمي رييس جمهور محترم ، زبان فارسي را  تنها رمز هويت ملي ايران مي داند و بدون نام بردن از زبانهاي ديگر پيوسته از غناي شگفت انگيز ان صحبت مي کند!
بي ترديد زبان فارسي غني است و صد البته بايد در ترويج ان کوشيد. اما ايا بايد قريب به ده زبان کثير الانتشار بيش از دو سوم از جمعيت کشور در پهنه ايران محکوم به نابودي باشند و به انتظار صدور حکم اعدام خود بنشينند!?
طبعا هيچ ايراني آگاه و ميهن دوستي چنين نمي انديشد و آنهايي که اين پندارهاي غير انساني را در ذهن خود مي پرورانند خيالپردازان نژادپرستي هستند که قصد دارند کشور را به قهقرايي 2500ساله بازگردانند. عجيب ان است که آنها درصدد هستند تا وطن مظلوم را 1100 سال ديگر از آنچه که جمهوري اسلامي به مدت 1400 سال عقب برده است عقبتر ببرند!
و ختم کلام اينکه،
 در دوم خرداد سال 1376 ، فاشيسم روحاني گراي حاکم (پان روحانيسم) بعنوان چهره  آشکار جمهوري اسلامي بشدت متحمل شکست شد.
اکنون به نظر مي رسد شوونيسم آرياگراي حاکم (پان آريانيسم) بعنوان چهره پنهان اين رژيم نيز در حال تجربه  گسست کوبنده ديگري است.
 
 
[ بازگشت به صفحه اول ]  [ نسخه قابل چاپ ]  [ اين متن را با ايميل بفرستيد ]

turkmensahra.org